زن در قلمرو اندیشه وسیاست در افغانستان
خامه ی از نسرین مفید خامه ی از نسرین مفید

دوستان گرانمایه ، عزیزان وهماندیشان راه رهایی زن از ستم ، درود بر شما !
نخست اجازه بدهید ، تا به نمایندگی از هیآت رئیسه شورای اروپایی نهضت فراگیر دموکراسی وترقی افغانستان ، صمیمانه ترین شادباش ها وبهترین درود های خودر ا بمناسبت هشتم ماه مارچ روزهمبستگی زنان جهان به شما وبه همه زنان جهان وبه زنان ومادران افغان که در کلبهء ماتم سرا با درد ورنج پنجه نرم میکنند پیشکش بدارم . پس از آن گلدسته های آفرینبار وسپاسگذاری های گهربارخود را به اتحادیه مهاجران افغان در هالند وبه ویژه به سازمانده گان گرانقدر آقايان حفیظ حازم ،صدیق وفاودیگر همکاران شان که این کنگره را راه اندازی کردند، تقدیم بدارم .
اگراز آفرینش انسان که به گونه ی اسطوره یی و یادانشی در قلمرو زمین پدیدار گشت بگذریم زن ومرد دو پدیده با هم پیوند وهمسو و همسان در تاریخ تمدن بشری گام بر میدارند .
در فرهنگ کهن بار اسطوره یی آریایی ، کیومرث، که نخستین انسان است با زنش بارگاه افرینش می یابد . وگرشاسپ که نخستین حکمروای اریایی که در اوستا ستوده شده نیز با زنش کتایون دین زردشت را پذیرفت . واز همینرو در فرهنگ کهن بار آریایی همچو کهکشان شهابی میدرخشند .
اگر با دید ژرف بر جایگاه زن در فرهنگ وادب وهمچنان بر تاریخ پر ریخت وپاش کشور ما بنگریم در میآبیم که زن در سه بخش زیرین هستی میابد :
یکم : زن در زیر چادر دین ومذهب : جایگاه زن در تمام ادیان چی آسمانی و چی غیر آسمانی به مثابه شخصیت دست دوم وپس از مرد حضور دارد. و در هیچ دینی ومذهبی نیست ، که به زن مانند مرد حق وحقوق قایل شده باشد به گونه ی نمونه :
در دین زردشتی که باستانی ترین دین آریایی است زن جایگاه پس از مرد را دارد در میان هفت امشاسپندی) که به درگاه( اهوره مزدا) نزدیکی دارند و اینها اند :( بهمن)،( اشه وهیشته)، خشتروثیریه)یا (شهریور) ،( سپنتا آرمه ئیتی) ،( اسپندار مذ) ،( هه آروتات)( خرداد) و امرتات . اند هیچکدام آنها زن نیستند . دین زردشت یک دین کاملآ مرد پنداری است . افزون برآن بلا های را که فراهیم پدر کلان زردشت بالای( دغدوا) مادر( زردشت سپنتما) آورد مایه تعجب میباشد .
در میان آئین هندوان( آدی تا) یا هندوان آریایی که نیز هفت خدا برازنده اند تنها ( وارونا ) و( میترا) ساختار زن گون دارند ، در دین یهودیت که از جمله ادیان الهی است . زن حق ندارد ، تا در جایگاه ویژه نیایش پدیدار گردد .در دین مسیحیت با وصف آنکه مریم مقدس مادر است ولی عملآ زنان به( کلوستر ها) رانده میشوند . در دین مقدس اسلام برداشت ها چنین است که زن با مرد حقوق مساوی ندارد .
در دین هندویسیم زنی که شوهرش بمیرد لازم میافتد تا، خود را زنده در پهلوی شوهرش بسوزاند تا در های خوشبختی دینی برویش باز شود . در غیر آن تا که زنده است باید لباس سفید بپوشد وبه زنی نجس ومنحوسی مبدل می گردد.

تنها زنی که بر داشت درست از دین اسلام ارایه میکند ، بانو شیخ فریحه است . او که در ایالات متحده امریکا زیست میکند با تفسیر درست از قرآن وبا ارایه دلایلی چنین می پندارد که ؛ حقوق زن ومرد در دین اسلام یکسان است . او اکنون سنت شکنی میکند ودر جایگاه امامت در یک مسجد وخانقای نامور امریکا پیش نماز شده است . کاری که از هزار سال تا اکنون به آن بدیده ای ناپسند دیده می شد .
دوم زن در جایگا ه ادب وفرهنگ : در فرهنگ دیر بار وباستانی زبان دری که پیشنه ی هزار ساله دارد ، جایگاه زن به سه گونه به چشم دید است :
1-
زن در جایگاه معشوقه ودلبر : در این بخش به پیروی از سروده سرایان عرب نقش زن گاه گاهی جایگاه ایزدی می یابد . غزلیات حافظ که درآن بخاطر خال سیاه دوشیزه ی ترک شیرازی سمرقند وبخاررا را میبخشد ، بهترین نمونه ی این دیدگاه من شده میتواند :
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا به خال هندویش بخشم سمرقند وبخارارا
داستان ها وقصه های بس عاشقانه ی لیلی ومجنون ، فرهاد وشیرین ، ورقه وگلشاد ودیگران همه از همین دیدگاه برخاسته اند .
2-زن در جایگاه خانم خانه وپرورش دهنده فرزندان: در این جایگاه که مقام واقعی زن است ، بی توجه ترین بخش فرهنگ وادب زبان دری را می سازد . اکثر شاعران وسروده سرایان بنا بر حاکمیت اندیشه زن ستیزی در جامعه در این مورد بر خورد سهل انگارانه دارند ، در جامعه نیز همه بدبختی ها ناشی از همین دیدگاه واز همین جایگاه زن است ، ظلم واستبداد ، تجرید از کار اجتماعی ، به خانه نشستن زنان ، لت وکوب ، دشنام ونا سزا ، قطع اعضا، طلاق وهزار ها ظلم وستم ددمنشانه وغیر انسانی در همین جایگاه زن چهره می نمایاند ، که بازتاب این جایگاه در فرهنگ زبان دری نیز بد ترین نمونه ها را دارد،که توجه شما را به چند نمونه در این مورد میخواهم :
فردوسی که با آفرینش شهکار بزرگ شهنامه جایگاه والای در فرهنگ وادب زبان دری دارد ،می گوید :
زن واژدها هر دو در خاک به

جهان پاک از این هردو نا پاک به
ویا فخر الدین اسعد گرگانی می گوید :
زنان در آفرینش نا تمام اند

 از اینرا زشت کام وزشت نام اند
ویا ناصر خسرو قبادیانی بلخی می گوید :
بگفتار زنان هر گز مکن کار

 زنان را نا توانی مرده انگار
زنان چون ناقصان عقل ودینند

 چرا مردان ره آنان گزینند .

جامی می گوید:

زن از پهلوی چپ شد آفریده

کسی از چپ راستی هرگز ندیده
انوری گوید: زن چو میغ است ومرد چون ماه است ماه را تیرگی زمیغ بودبد ترین مرد اندرین عالم به بهینه ی زن دریغ بود
.
دیدگاهی که همین اکنو بدان اشاره رفت با وصف آنکه تهی از ارزش های اجتماعیست ، با درد ودریغ دیدگاهی است ، که زنان را تجرید از کار های موء ثر اجتماعی وتاریخی میسازد . لازم است تا با همین اندیشه ی خشکمغزانه وتحجر ددمنشانه که در تار وپود جامعه ی افغانی ریشه دوانیده مبارزه کرد .
3-زن درجایگاه مادر : در این مقام زن والا ترین موجود جامعه است . که با یکدست اش گهواره وبا دست دیگر اش جهان را میشوراند . نه تنها در ادب وفرهنگ زبان دری بل که در فرهنگ وادب کشور های غربی نیز جایگاه درخشانی دارد .
4 :زن در جایگاه سیاست: در این جایگاه که زنان خود شان به دستیابی بدان دست یافته اند بنا بر عوامل گوناگونی خیلی کم ونا چیز است . تاریخ سیاسی جهان بدست مردان رقم زده شده است ، البته قابل یاد آوری میدانم که نقش زنان در عرصه سیاست بنا بر اینکه زنان موجودات با ترحم و پر عطوفت اند . واز جنگ وکشتار متنفر میباشند . وتاریخ سیاسی جهان نیز با جنگ ها وکشتار ها رقم خورده اند شاید موجب شده باشد که زنان در این عرصه کمترین سهمگیری را دارند .از این رو زن در جایگاه پسین مرد قرار می گیرد وبدبختی ها را به نظاره می گیرید . اما با آنهم دست زیر الاشه نمی نشیند بل که دو شادوش مردان ولی اینبار تنها به ابادانی وساختمان جامعه کمر همت میبندد. ،وبا گامهای استوار وماندگار در دل تاریخ کشور ما ره می سپارد وکارنامه های سترگی از خود بیادگار میگذارد . بودن رزمجویان صلحجو ، مادران پر عطوفت ورایزنان خیر اندیش بیانگر ویژگی اهمیت زن در برهء تاریخ سیاسی کشور ماست . هرگاه در لابلای برگ های زرین تاریخ رد پای زنان رزمنده وماندگار را جستجو کنیم به نام کتایون مادر اسفند یار برمیخوریم که در تارک خردورزی وآگاهی سرافراز است . رودابه مادر رستم درخت استوره یی استوارریست که ریشه هایش به درازای تاریخ میکشد . بانو گشتاسپ دختر رستم از زمرهء زنان نام آور وجنگندهء دلاور یست که رد پایش در تاریخ کشور ما میدرخشد .تهمینه مادر سهراب قهرمان بی همتا ، زنیست مهر پرور ، بردبار وبا فرهنگ.که درد مرگ فرزندش سهراب را با دشواری میپذیرد وآه ازجیگر نمیکشد . فرنگیس زن وارسته از گرایش جاه وجلال ، زنی از خود گذر ووفاداریست که تاریخ وفاداری چون او هرگز به یاد ندارد .
رابعهء بلخی ومهستی گنجوی دو چهرهء شاعرهء نگار گر که با اندیشه های نفیس وتخیل های پیراسته ، تار های ظریف روح انسان را بنوا در آ وردند وهستی خویش را با پایداری سترگ وروان سر شار از عشق ، دوستی ، شرافت وبزرگمنشی در راه بر آورده شدن حقوق زن که دوست داشتن وشایسته زندگی کردن است ، به یاد گار گذاشتند .
ستاره مادر ابو علی ابن سینا ی بلخی دانشمند ماندگار همه سده ها وزمانه ها زنی فرهیخته وپویه داریست که فرزندی چون ابوعلی را خرد ورزی واندیشیدن بیاموخت . گوهر خاتون مادر مولا نا جلال الدین محمد بلخی که نخستین الفبای عشق را در دامن پر مهر مولا نا کارید .فاطمه خاتون زن علاالدین عروس مولانا جلال الدین محمد بلخی که در گسترش عشق ورسانش اثار گرانبهای مولانا با یاد دهانی دو کتاب ارزنده مناقب العارفین وزندگینامه مو لانا نام او را ماندگار ساخت .
مادر حسنک زن بردباری که به گواهی تاریخ بیهقی هنگامیکه خبر به دار کشیدن پسرش را به او گفتند بی آنکه خم به ا برو آورد گفت :
(( بزرگا مردا!که این (حسنک) پسرم بود که پادشاهی چون محمود این جهان بدو دادوپادشاهی چون مسعود آن جهان ...)).این سخن تا هنوز که بیشتر از هزار سال از آ ن میگذرد با باز تاب سترگی در دهلیز تاریخ پژومیا فگند .
حاذقه ومحجوبه هروی ، مخفی بدخشی ، عایشه درانی مستوره غوری، نازو اناو ملالی که با پیکار دلیرانه با قلم واندیشه به جنگ بی خردی وسیه روزی رفتندومبارزه کرده اند . علیا جناب خواهر محمد نادر شاه خانم امیر حبیب الله خان نخستین زنیست که با زندگی وتمدن غربی آشنایی یافت و با ترجمه کتاب ( الفاروق )شبلی نعمانی رده های روشنگری وتمدن را در وجود امیر حبیب الله خان بر انگیخت وپای دنیای متمدن را در
افغا نستان باز کرد در همین هنگامه است که برای نخستین بار فرمان لغو محرومیت دختران از ارث ومنع ازدواج اجباری زن بیوه با اقوام شوهر فوت شده اش و رعایت قانون حد نصاب مذهبی برای داشتن همسر که چهار زن است (؟) به دستینه رسیدند با آنکه نیم بند وغیر دموکراتیک بودند پدیدار گشتند. ملکه ثریا زن امیر امان الله خان که در سال 1927 به کشور های اروپایی بدون چادر وبرقه سفر کرد وپس از بازگشت دلیرانه گلم بورقه وچادر را درید وبا سر برهنه در دعوت ها نما یان شد ، نخستین زن همتبار ا فغان پنداشته می شود .به همت مادر محمود طرزی در هفته نامه سراج الاخبار بمنظور روشن شدن زنان همگینهء ارشاد النسوان براه افتاد که نخسین گام های روشنگر ی برای زنان درآن بازتاب گردید. . به همت و همیاری زنان مبارز برای نخستین بار در تا بستان 1928 انجمن حمایت نسوان افغان که در گام نخست دوازده نفر وکیل زن پویه ور وقامت افزا در آن هستی یافتند بنیان گذاری شد .که نخستین اموزشگاه زنان در کشور پنداشته میشود .
با گسترش اموزشگاه های دخترانه ورشد نهضت زنان ، آ موزگاران ودختران مکاتب خوا ستار دور افگنی چادر و رفع حجاب شدند .که در جشن آزادی کشور در سال 1959 ملکه حمیرا وزنان وزرای خارجه ودفاع کشور بدون حجاب این ارزو را فرا گیر ساختند .
در سال 1965 که موج خروشندهء ندای زن در گوش جهانیان طنین میافگند در کشور ما نیز برای نخستین بار زن در کارگااه رهبری دولتی ره میگشاید .که خانم معصومه وردک وکبرا نورزایی در پست وزارت تکیه میزنند .در همین زمان خانم دکتور انا هیتا راتب زاد رقیه حبیب ،خدیجه احراری ومعصومه عصمتی نخستین زنان وکیل انتخابی مردم در پار لمان کشور ره می گشایند .
بر اساس قانون اساسی سال 1964 که راه بسوی دمو کراسی باز ونخستین هسته های سازمان های سیاسی بنیان کذاری میشوند . سازمان دموکراتیک زنان افغا نستان به رهبری خانم دکتر انا هیتا راتب زاد وپسانتر ها سازمان انقلابی زنان افغا نستا ن (راوا) ودهها سازمان خورد وبزرگ مبارز وپیکار جوی دیگر سر هستی میگذارند . در افغانستان برای نخستین بار از هشتم مارچ روز جهانی زن به ابتکار بانو داکتر انا هیتا راتبزاد زن مبارزوفرهیخته انقلابی تجلیل بعمل آمد .
در پایان دههء هفتاد وآغاز دههء هشتاد سدهء بیستم با خیزش طوفنده ورسانش دانشمداری در کشور، زنان نیز از آ زادی های لازم بهره ور میگردند . زنان دوشادوش مردان در کارگاه هاو کارخانه ها، در دفتر ودیوان ، در مزرعه وکشتزار پدیدار می گردند .دامن سیه روزی وبیخردی را میدرند . حق ازدواج ، آموزش وتلاق را بدست میآورند و با آنکه دست زور وزر به برهء آزادی های آنان چیره بود ، میتوانستند نفس به دلخواه بکشند . اما دریغا ! ودرد ا !که این دهه به نابودی کشیده شد ویکبار دیگر دست اهریمنی بی خردان وسیه روزان بر تاریک تاریخ کشور ما پهن گشت وزن از تلویزیون .رادیو از اداره وکارگاه دو باره به زیر چادر سیاه بربریت وددمنشی برده شد واز تمام آ زادی ها وحقوق انسانی بی بهره گردید . وهنوز که هنوز است با آنکه آ فتاب در خشان آزاذی به کرانه ها وویرانه های میهن ما به روشنا یی نشسته ولی زن چنا نکه بود زیر یوغ تعصب ددمنشی وسیه روزی دست وپا میزند . به امید روزی که زن افغان ما نند سایر زنان جهان از حق آزادی کامل ودر برابری با مردان به مثابه انسان در کشتی بی پهنای جهان جاه بگیرد .

 

 


March 16th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بیانات، پیامها و گزارشها